نویسنده: دکترمحمدرضا اصلانی (همدان)

 

Interlude
معادل دیگر: میان آمد
میان پرده، نمایش‌نامه‌های کوتاه و سرگرم‌کننده‌ای بود که در جشن‌های درباری یا در فاصله‌ی پرده‌های نمایش‌نامه‌‌ای جدی اجرا می‌شد و اغلب کیفیتی تمثیلی اخلاقی داشت. معادل انگلیسی میان پرده، واژه‌ی interlude، مربوط به دوره‌ی میانه‌ی زبان انگلیسی، خود از واژه‌ی لاتین interludium گرفته شده است. در فرانسه به این نمایش‌ها entremets و در اسپانیا entremeses گفته می‌شود.
میان پرده‌ها به دو نوع کلی میان پرده‌های عوام‌پسند مانند جوانی، بشریت و غرور زندگی و میان پرده‌های درباری مانند فولجنزولوکریس اثر هنری مدوال تقسیم می‌شوند. حجم هر میان پرده حداکثر هزارسطر است، طرح داستانی ساده و تعداد شخصیت‌هایی محدود دارد. در انگلستان شکوفایی میان پرده‌ها در سده‌های پانزدهم و شانزدهم میلادی هم زمان با دوران خاندان سلطنتی تئودور بود.
میان پرده‌ی فولجنز و لوکریس اولین میان پرده‌ی موجود در ادبیات انگلستان است که در اواخر سده‌ی پانزدهم به نگارش درآمد. این نمایش از داستان کوتاهی به زبان لاتین اثر یوناکورسو، انسان‌گرای ایتالیایی اقتباس شد. داستان درباره‌ی لوکرشیا دختر فولجن‌تیوس، سناتور رومی است که دو خواستگار، اشرافی دولتمند و پرهیزگاری فقیر دارد. لوکرشیا خواستگارها را نزد پدر می‌فرستد و پدر انتخاب شوهر آینده‌ی دخترش را به مجلس سنا واگذار می‌کند. دو خواستگار در حضور سناتورها از خود دفاع می‌کنند.
مدوال به جای لوکرشیا نام دختر را لوکریس و انتخاب را به عهده‌ی خود او می‌گذارد. او هم پرهیزگار فقیر را ترجیح می‌دهد تا نکته‌ای اخلاقی را در نمایش گنجانده باشد. در این میان‌پرده یک طرح فکاهی فرعی هم وجود دارد. در این طرح فرعی مستخدم‌های دوخواستگار در رقابت با یکدیگر عاشق کنیزلوکریس می‌شوند. در پایان مدوال می‌گوید هدف از این نمایش تهذیب اخلاق و سرگرمی است.
میان پرده‌ی اخلاقی انسان‌گرایی سرشت عناصر چهارگانه اثر جان راسل مربوط به سده‌ی شانزدهم است. در این نمایش بازیگران تمثیلی، علوم جدید و جغرافیا را به انسانیت می‌آموزند و بر کشف‌های جغرافیایی تأکید می‌کند.
میان پرده‌ی استعداد و علم اثر جان ردفورد حدود سال 1530 نوشته شد.
استعداد دانشجو است و علاقه‌مند به ازدواج با علم، که دختر عقل و تجربه است. او به شرطی می‌تواند با این بانو ازدواج کند که بر غول کسالت پیروز شود و به زیارت کوه پارناسوس، مقر الهه‌ی شعر رود. مشکل‌هایی که استعداد در نبرد با غول و در راه زیارت مواجهه می‌شود، نمایان‌گر معضلات آموزش و پرورش است.
میان پرده‌های جان هیوود به طور کلی برای سرگرمی‌های عصرانه و اجرا در خانه‌های اشراف نوشته شد. میان پرده‌های باهوش و کودن و نمایش عشق به صورت مناظره هستند. در میان پرده‌‌ی نمایش هوا ژوپیتر از مرد نظرخواهی می‌کند تا بداند مردم چه هوایی را دوست دارند. هر کس با توجه به شغل و علاقه‌اش نظر می‌دهد. آسیابان آسیای آبی هوای بارانی را دوست دارد، ولی آسیابان آسیای بادی در آرزوی هوای توفانی است و از باران دل‌خوشی ندارد. شکارچی طرف‌دار هوای آفتابی است و شاگرد مدرسه‌ای عاشق برف و برف‌بازی هستند. در پایان ژوپیتر نتیجه می‌گیرد بهتر است در وضعیت هوا تغییری ندهد تا هرکس از هوای دلخواه خود سهمی داشته باشد.
میان پرده‌ی نمایشی به اسم چهارپی درباره‌ی چهارشخصیت درویش راهب، گناه‌بخش، پزشک زبان‌باز و دست‌فروش (Palmer, Pardoner, Pothecary and Pedlar) است. این چهارنفر نامشان با حروف پی شروع می‌شود. آن‌ها بعد از کلی مشاجره توافق می‌کنند سه نفر، با داوری دست‌فروش در مسابقه‌ی دروغ‌گویی شرکت کنند. پزشک شارلاتان داستانی از درمانی باورنکردنی را تعریف می‌کند. گناه بخش از مسافرت خود به جهنم و دیدار با خانم همسایه‌اش، خانم مارجری کورسون می‌‌گوید. در جهنم ابلیس و یارانش که علاقه دارند جانشان از دست این سلیطه درامان باشد، از گناه‌بخش می‌خواهند نگذارد زنان به جهنم بیایند. درویش راهب شرح دوزخ گناه بخش را می‌پذیرد. او می‌گوید باورکردنی نیست زنی سلیطه و سخت‌گیر باشد، چون هرگز زنی عصبانی ندیده است. داور، دروغ درویش راهب را برنده اعلام می‌کند.
در ایران در دوره‌ی صفویه میان پرده‌ها بین برنامه‌های شبانه‌ی مطربی اجرا می‌شد. بعد از انقلاب مشروطه این نوع نمایش جنبه‌ی انتقادی بیش‌تری گرفت.
منبع مقاله:
اصلانی، محمدرضا؛ (1394)، فرهنگ واژگان و اصطلاحات طنز همراه با نمونه‌های متعدد برای مدخل‌ها، تهران: انتشارات مروارید، چاپ اول.